دکتر سیف الله وحید دستجردی

دکتر سیف الله وحید دستجردی

کارهای خیرش شاید نیازی به گفتن ندارد. پزشکی متدین، حاذق و با اخلاصی که در زمان طبابت خود در دوران قبل از انقلاب، دستگیر بسیاری از مردم جنوب تهران و پیشوای ورامین بود و علاوه بر طب با قرار گرفتن در صف انقلابیون مبارز نهضت امام خمینی (ره) از شخصیت های مهم انقلاب اسلامی شد و بعد از انقلاب در جبهه ای دیگر در مقام دبیر کل جمعیت هلال احمر ایران همچنان خدمتگزار نیازمندان بود و آنقدر نیتش خالص بود که بعد از فوتش پیشوای ورامین تعطیل شد. مرحوم دکتر سیف الله وحید دستجردی خدمتگزاری که تا آخرین لحظات عمر خویش با اعتقادی قوی هیچ گاه مردم را فراموش نکرد و امروز نیز فرزندانش در عرصه هایی دنباله رو راه پدر هستند. اما برای شناخت ابعاد شخصیت و زندگی این مرد بزرگ به سراغ دکتر مسعود وحید دستجردی برادر مرحوم سیف الله رفتیم که مختصری از این گفت و گو را در زیر می خوانید.

مرحوم برادراتان در لایه ظاهری زندگی خود حضوری فعالی در عرصه های مختلف داشتند مختصری از زندگی ایشان در این لایه ها بفرمایید؟

سيف الله وحید دستجردی فرزند مرحوم سید حسین در سال ۱۳۰۴ در یک خانواده کشاورز- فرهنگی در منطقه دستگرد اصفهان متولد شد. به طور مختصر زندگی برادرم در چهار دوره کودکی تا دیپلم، دوران دیپلم تا دکترا، دوران تحصیلات حوزوی و زندگی سیاسی ایشان خلاصه کنم. به خاطر دارم به دلیل سکونت ما در دستگرد، این منطقه تا کلاس چهارم دبستان بیشتر نداشت و برای ادامه تحصیل ناگزیر به اصفهان می رفتیم و مرحوم سیف الله بعد از گذراندن چهارم پی حضور در مدرسه ای دیگر، دوران دبیرستان خود را در مدرسه سعدی به اتمام رساند.

مرحوم برادراتان بعد از دیپلم مستقیما وارد دانشکده پزشکی شدند؟

خیر، از خصوصیات شاخص برادرم مذهبی بودنش بود با اینکه سیف الله در یک خانواده کاملا مذهبی پرورش نیافته بود، ولی از ۶ یا ۷ سالگی به مسجد می رفت و در آنجا بیتوته می کرد و در دوران دبیرستان نیز در مسجد یکی از مریدان مرحوم سید حبیب الله روضاتی بود. بدون اغراق می گویم از همان ابتدای زندگی برادرم بدون تحصیلات مذهبی مردی خود آموخته، دین باور، اهل نماز، روزه و دعا بود و شاید این عامل موجب شد بعد از دیپلم، ترکث تحصیل کرده و وارد تحصیلات علوم حوزوی شود.

تحصیلات حوزوی مرحوم دستجردی در اصفهان بود؟

 بله. در بازار اصفهان مدرسه ای دینی بود و برادرم در آنجا مشغول به تحصیل to شدند. در دوران تحصیلات حوزه مرحوم سیف الله در حجره حاج رحیمیان زندگی می کرد. به خاطر دارم مادرم مقداری غذا و نان تهیه می کرد و من که ۶ سال از ایشان کوچکتر بودم ضمن رفتن به دبیرستان ادب در اصفهان، غذای مادر را به عنوان خوراک یک هفته، درب حجره به برادرم می دادم.

مرحوم دستجردی در این دوران معمم شدند؟

جالب است بگویم برادرم در طول تحصیلات حوزوی معمم نشد ولی مکلا بود و تبحری خاصی در امور مذهب پیدا کرد تا جایی که تمام ادعیه ها را به طور کامل حفظ بود و بدون کتاب ساعت ها با خدا نیایشی می کرد صبح ها قبل خوردن صبحانه قرآن می خواند و بدون اغراق می گویم سیف الله مردی استثنایی بود و نسبت به مذهب و ولایت فقیه تعصبی خاصی داشت و معتقد بود کسی که به ولایت فقیه اعتقاد ندارد مسلمان نیست ولی بعد از چند سال تحصیل در حوزه ناگهان به فکر وارد شدن به حوزه علوم جدید افتاد و به دنبال این ایده بعد از اخذ دیپلم ششم در مرکزی به نام آموزشگاه عالی بهداشت ادامه تحصیل داد.

 به طور قطع این آغاز ورود ایشان به عرصه پزشکی بود؟

بله. در این مرکز دانشجویان بعد از ۴ سال تحصیلی به عنوان بهداشت یار باید در دهات و یا مراکزی خاصی دوره تعهد خود را می گذراندند و بعد از آن می توانستند تا دوره دکترا ادامه تحصیل دهند. مرحوم برادرم نیز مشمول این قانون شد و بعد از ۴ سال تحصیلی در این مرکز، دوره تعهد خود را در بادرود نطنز و بعد از آن در بهداری میمه گذراند تا اینکه مساله ازدواجش مطرح شد و همسر برادرم که نوه عموی ما نیز بود در تهران سکونت داشت و این موجب شد مرحوم سیف الله از میمه به تهران و در ورامین ادامه دوران تعهد خود را بگذراند و بعد از ۲ سال خدمت در آن منطقه، وارد دانشکده پزشکی تهران شد و با ادامه تحصیل و اخذ مدرک دکترا، تا پایان دوران بازنشستگی در سمت رئیس بهداری پیشوای ورامین به فعالیت و طبابت خود ادامه داد و در اوایل انقلاب نیز بازنشسته شد.

 چگونه مرحوم دستجردی بعد از انقلاب دوباره وارد عرصه فعالیت در بخشی بهداشت شد؟

و با توجه به این که مرحوم سیف الله جزو عناصر انقلاب بود پزشکانی همچون دکتر ولایتی، دکتر غرضی، دکتر واعظی و ... در اوایل انقلاب جلساتی در منزل مرحوم برادرم برگزار می کردند و موقع غذا بدون هیچ تشریفاتی نان و پیاز و سبزی می خوردند. بعد از این جریانات با وجود بازنشسته بودن برادرم به اصرار دکتر واعظ باجناق وی، سیف الله باز در وزارت بهداری مشغول به کار شد و به دنبال فعالیت های او بعد از انقلاب به سمت دبیر کل جمعیت هلال احمر منصوب و به مدت ۱۸ سال در این سمت مشغول به کار شد.

۱۸ سال تلاشی مرحوم دکتر دستجردی در هلال احمر چگونه گذاشت؟

یکی از خصوصیات شاخصی برادرم خیر اندیشی و مردم دوست بودن وی بود. برادرم در سمت رئیس هلال احمر با روحانیون و افراد مذهبی مناطق مختلف و محروم در ارتباط بود و اگر در این مناطق مدرسه، مسجد و یا درمانگاه نبود کمک زیادی به ساخت این مراکز می کرد. در تمام مدت فعالیت خود هیچ گاه پشت میز بزرگ مدیریت هلال احمر ننشست و همیشه سر میز کوچک و صندلی که در کنار اتاق کارشی بود به مراجعات مردم رسیدگی می کرد. مرحوم برادرم در زمان فعالیت خود در هلال احمر اگر متوجه هسته هایی از حضور شیعیان در کشورهای آفریقایی می شد کمک هایی برای ساخت بیمارستان، درمانگاه، مدرسه و مسجد در این مناطق می کرد.

 آیا مرحوم دکتر ستجردی در امور خیر به مردم زادگاه خود نیز تعلق خاطر داشتند؟

 برادرم هر زمان که به اصفهان می آمد با خود مقداری فرشی ، دارو و غذا می آورد و در منزل ما یا خواهرم بین نیازمندان تقسیم می کرد و در نوسازی مسجدی در منطقه دستگرد حدود ۲۰ میلیون تومان کمک کرد همچنین در هلال احمر اصفهان نیز با آوردن دستگاه های پروتز خدمت بزرگی برای معلولان و جانبازان انجام داد.

۱۸ سالی تلاش بی وقفه در هلال احمر بعد از بازنشستگی چگونه پایان یافت؟

 برادرم تا آخرین روزهای کاری خود به دلیل مشغله زیاد، به خونریزی هایی را که ناشی از بیماری سرطان روده بود توجهی نمی کرد تا این که یک شب به دلیل دل درد شدید روانه بیمارستان و جراحی شد ولی به دلیل پیشرفته بودن سرطان کلون با وجود درمان حتی در خارج از کشور در سال ۱۳۷۸ فوت کرد ولی کارهای خیر برادرم به گونه ای بود که بعد از مرگ سیف الله پیشوای ورامین تعطیل شد.

 آیا فرزندان مرحوم سیف الله وحید دستجردی ادامه دهنده راه پدر هستند؟

 ثمره ازدواج برادرم ۲ دختر و ۳ پسر بود. مرضیه وحید دستجردی وزیر بهداشت، سردار احمد وحید، دکتر حمید وحید دستجردی، دکتر الهه وحید دستجردی رئیس بخش دندان پزشکی دانشگاه شهید بهشتی، و پسر دیگر ایشان که مهندسی هستند هر کدام به نوعی ادامه دهنده راه پدر بوده و همچون سیف الله اقدامات موثری برای مردم انجام داده اند که نمونه شاخص آن طرح پزشک خانواده از سوی دکتر مرضیه وحید دستجردی در وزارت بهداشت است.