پیشینۀ تاریخی وقف

پیشینۀ تاریخی وقف

وقف، از دوران‌های پیش در میان اقوام و ملل مختلف به انواع گوناگون مرسوم بوده است. از رومیان گرفته تا اعراب بادیه‌نشین و ایرانیان باستان، همگی، به این سنّت پایبند بودند و آن را سنّتی ماندگار در رواج فرهنگ خود می‌‌دانستند.

الف) شبه‌وقف در میان رومیان قدیم

رومیان قدیم با نظام «مؤسسات کنیسه» و مؤسسات خیریه آشنا بودند. این مؤسسات به اداره و رسیدگی امور فقیران و ناتوانان می‌‌پرداختند. اموال اختصاص‌یافته از طرف  خیّرین به این مؤسسات، صرف امور و مایجتاج زندگی ناتوانان و رسیدگی به فقرا می‌شد.
رومیان عقیده داشتند که «اشیاء مقدسه» بنا به سنن مذهبی و تشریفات و مقرراتی که توسط کاهنان وضع و اجرا می‌‌شد به خدا اختصاص می‌‌یابد. اشیائی مانند معابد، نذرها، هدایا و امثال آن، ممنوع‌‌البیع و ممنوع‌الرهن بودند و کسی حق نداشت آن‌ها را تملّک نماید؛ زیرا  به خدا تعلّق داشتند.
وقف در میان رومیان، کاملاً مشابه نظام وقف در میان مسلمانان بود. هر دو نظام، هدفی واحد (کسب رضایت الهی در انجام وقف) را تعقیب می‌‌نمود (ر. ک: احکام وقف در شریعت اسلام، ج 1، ص 41؛ چرا و چگونه وقف کنیم؟، ص 44 و 45).

ب) شبه‌وقف در تمدن بابل قدیم

بابلیان با نوعی از تصرفات مالی که شبیه‌ وقف بود و از حق انقطاع برخودار بود آشنا بودند. پادشاه، زمینی از املاک خودش را در اختیار بعضی از کارکنان خود می‌‌گذاشت تا از درآمد آن بهره بگیرند، بدون آن‌که مالک زمین شوند و بتوانند آن را به دیگری منتقل کنند. همین حق به‌ترتیبی که قانون تعیین می‌‌کرد به ورثه منتقل می‌گردید (احکام وقف در شریعت اسلام، ج 1، ص 38 و 39).

ج) وقف در ایران  باستان

در ایران باستان، وقف به دو صورت عام و خاص به‌نام «گهتبار» یا «گاه انبار» وجود داشت. وقف عام برای خیریه یا مؤسسات مذهبی و مقاصد شبیه به آن بود. و وقف خاص چنان بود که مال برای مدتی محدود یا مدت حیات، مشخص و پس از آن، برای اولاد و احفاد (نوادگان) وقف می‌‌شد (ازکانی، پرویز، 1381، «وقف در ایران باستان»، وقف میراث جاودان، سال دهم، شمارة 1، ص 83).
زرتشتیان طبق تعالیم کتاب اوستا به احداث آتشکده‌‌ها و ارائة خدمات به زائران آن معابد  مبادرت نموده و در جوار معابد خود مراکز آموزشی مذهبی دایر می‌‌کردند و زمین‌‌های وقفی خود را در اختیار موبدان قرار می‌دادند تا از محل درآمدها، هزینه‌‌های آتشکده و موبدان و زائران و کشاورزان بی‌‌بضاعت و همچنین نگهداری حیوانات تأمین شود. ازاین‌رو، دورة ساسانیان املاک وقفی گسترش یافت. ازجمله پادشاهانی که در این امر مشارکت می‌‌کردند، خسرو پرویز بود که خراج بعضی دِه‌‌ها را وقف بعضی از معابد کرد؛ زیرا در آیین زرتشتی، کمک به دیگران به‌عنوان داد و دِهِش، ستوده است (حاجی بابایی، احمد، 1385، «سیر تحول و توسعة املاک و مستغلات دانشگاه تهران»، رسالة دکترا، تهران، دانشگاه تهران، دانشکدة ادبیات علوم انسانی، ص 685).
تاریخ پیدایش و چگونگی وقف و نذور در میان اقوام قدیم به‌طور دقیق روشن نیست؛ ولی از قرائن و شواهد تاریخی چنین به‌دست می‌‌آید که از آغاز پیدایش ادیان آسمانی و بعثت انبیا و ظهور کاهنان و ساخته‌شدن معبدها و آتشکده‌‌ها، صدقات و نذوری مانند «اوقاف« وجود داشته است. این صدقات و نذور صرف عمران و آبادی معابد و امور خیریه می‌‌شده است. کاهنان، موبدان، هیربدان، کشیشان و کاتبان نیز از همین راه امرار معاش می‌‌‌کردند (نادر ریاحی سامانی، 1391، بهره‌وری در قلمرو وقف و امور خیریه، ص 19).

 د) وقف در بین ایرانیان

از میان ملل قدیم، اقوام آریایی‌نژاد، به‌ویژه ایرانیان که از زمان‌‌های دور به پیروی از آیین وکیش خود به کارهای نیک و آبادانی و دستگیری از درماندگان و بینوایان توجه بسیاری داشتند، به‌یقین دارای موقوفات و نذور بسیاری برای نگهداری معابد و آتشکده‌‌های خود بوده‌اند که پاره‌‌ای از آن‌ها در شهرهای ایران، مثل یزد و کرمان به‌جای مانده است.
هنگام فتح شوش توسط مسلمانان در بقعة دانیال نبی(ع)، سندی به دست آمد که به موجب آن گنجی برای پرداخت وام‌‌‌های بدون بهره اختصاص یافته بود. 

ه) وقف در اسلام

در اسلام بر انجام کارهای خیر و انفاق در راه خدا، تأکید بسیاری شده است. نخستین وقف در اسلام توسط پیامبر(ص) و پس از غزوة اُحُد صورت گرفت. پس از جنگ، پیامبر(ص) هفت نخلستان را که شخصی یهودی به‌نام «مخیریق» وصیت کرده بود درصورت کشته‌شدنش در جنگ در اختیار پیامبر(ص) قرار بگیرد، بر مسلمانان وقف کردند (نادر ریاحی سامانی، 1391، بهره‌وری در قلمرو وقف و امور خیریه، ص 20).
حضرت علی(ع) نیز باوجود زندگی زاهدانه، اراضی و املاکی در اختیار داشتند که بسیاری از آن‌ها را خودشان آباد کرده بود. درآمد این املاک در زمان حیات حضرت(ع) صرف کارهای خیر می‌‌شد و پس از ایشان نیز مقرر کرده بودند که این اموال در چه راهی مصرف شود. شاید نخستین وقفنامة رسمی در اسلام، همان وصیت‌‌نامة حضرت علی(ع) باشد که دربارة اموال و املاک خود سخن گفته و بسیاری از آن‌ها را در زمرة صدقه قرار داده‌‌اند و رسیدگی و نظارت بر آن‌ها را نیز بر عهدة امام حسن (ع) گذاشتند (نادر ریاحی سامانی، 1391، بهره‌وری در قلمرو وقف و امور خیریه، ص 19 و 20).