جایگاه خیر در قرآن و روایات

جایگاه خیر در قرآن و روایات

واژة «خیر» در قرآن

واژۀ «خير» از کلمات کلیدی قرآن است. این واژه صدو هشتاد بار در قرآن کریم به‌کار رفته و در بیشتر آیات در نقش اسم آمده است؛ مانند این آیه:
﴿ذلِكُمْ خَيْرٌ لَكُم‏﴾
«آن، برای شما بهتر است»
(بقره، آیة 54)
و تنها در هفت‌‌جا در نقش فعل به‌کار رفته است که ازجمله این آیه را می‌‌توان ذکر نمود:
 ﴿وَ رَبُّكَ يَخْلُقُ ما يَشاءُ وَ يَخْتار﴾؛
«و پروردگار تو آنچه را که بخواهد می‌‌آفریند و برمی‌گزیند»
(قصص، آیة 68).
واژۀ خیر در ریشة لغوی خود بر عطف و میل دلالت دارد. برهمین‌اساس گفته شده است که خیر ضد شرّ است؛ زیرا هر کسی به‌سوی آن تمایل دارد و دوست دارد به‌سوی آن بازگردد. واژة «الاستخاره» به‌معنای «طلب بازگشت» هم از همین باب گرفته شده است؛ زیرا فرد استخاره‌کننده از بین دو چیز، بهترین را طلب می‌‌کند و به‌سوی آن می‌‌رود. «الخِيَره» نیز به‌معنای اختیار است؛ زیرا کسی که چیزی را انتخاب می‌‌کند، به‌سوی آن تمایل دارد، و رو به‌سوی آن دارد، نه به‌سوی دیگری. سپس اهل زبان به مرور زمان به این ریشۀ لغوی معنای گسترده‌تری بخشیدند و گفتند: «رجل خيِّر» (مردی خیّر)؛ یعنی مردی فاضل و نیکوکار.  همچنین «الخير» یکی از نام‌‌های مال (دارایی و ثروت) است. عرب به‌خاطر خوبی‌‌هایی که در اسب وجود دارد به آن «خیر» هم می‌گوید. در اصطلاح، «الخیر» به چیزی گفته می‌‌شود که  تمام مردم آن را دوست دارند؛ مانند عقل، عدل، فضل و چیزهای مفید. متضاد آن، کلمۀ «الشرّ» است. این واژه در قرآن به دو صورت آمده است: حالت اوّل به‌صورت اسم است؛ مانند:
﴿وَ لْتَكُنْ مِنْكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ﴾
(آل‌عمران، آیة 104)
 و صورت دوم به‌صورت وصف (صفت) با تقدیر صیغۀ افعل (تفضیل) است؛ مانند:
«و اگر روزه بگیرید برای شما بهتر است»
(بقره، آیة 184).

ویژگی‌های کار خیر در آیات قرآن

نتیجة کار خیر؛ قرب الهی:
﴿وَ لَوْ أَنَّهُمْ آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَمَثُوبَةٌ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ خَيْرٌ لَوْ كانُوا يَعْلَمُونَ ﴾
(بقره، آیة 103)،
﴿لكِنِ الَّذينَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ لَهُمْ جَنَّاتٌ تَجْري مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدينَ فيها نُزُلاً مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَ ما عِنْدَ اللَّهِ خَيْرٌ لِلْأَبْرار﴾
(آل‌عمران، آیة 198).
گاه فکر می‌‌کنیم کارهایی که انجام داده‌‌ایم بی‌‌اثر بوده یا چون کم بوده است، اجر و قرب الهی را در پی ندارد؛ درصورتی‌‌که چنین نیست؛ همین نیکی‌‌هاست که پیش خداوند قرب و اجر دارد؛ مثلاً اگر در یک خیابان ایستاده‌‌اید و به یک نفر نشانی جایی را می‌‌دهید، این خود یک کار خیر است. شما با این کار توانسته‌‌اید مشکلی از یک  بندة خدا حل کنید. به این آیه توجه کنید:
﴿وَ ما تُقَدِّمُوا لِأَنْفُسِكُمْ مِنْ خَيْرٍ تَجِدُوهُ عِنْدَ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بِما تَعْمَلُونَ بَصيرٌ﴾
(بقره، آیة 110)
تصور نكنيد كارهاى نيكى كه انجام می‌‌دهيد و اموالى كه در راه خدا انفاق مى‏كنيد از بين مى‏رود، خیر، «آنچه از نيكي‌ها از پيش مى‏فرستيد، آن‌ها را نزد خدا (در سراى ديگر) خواهيد يافت». 
خلاصة دعوت قرآن؛ خیر و نیکی:
﴿وَ قيلَ لِلَّ ذينَ اتَّقَوْا ما ذا أَنْزَلَ رَبُّكُمْ قالُوا خَيْراً لِلَّذينَ أَحْسَنُوا في‏ هذِهِ الدُّنْيا حَسَنَةٌ وَ لَدارُ الْآخِرَةِ خَيْرٌ وَ لَنِعْمَ دارُ الْمُتَّقين‏﴾
(نحل، آیة 30).
قرآن در يك كلمه معرفى مى‏شود: خير، خوبى، مايۀ نيكى وسعادت؛ يك واژه به‌جاى صد واژه: «قالُوا خَيْراً». دعوت قرآن، دعوت به خير و نيكى است. نيكوكاران، در هر دو جهان به نيكى مى‏رسند:
﴿لِلَّذِينَ أَحْسَنُوا فِي هذِهِ الدُّنْيا حَسَنَةٌ وَ لَدارُ الْآخِرَةِ خَيْرٌ﴾. 
تأکید قرآن بر انجام کار خیر:
﴿وَ أَوْحَيْنا إِلَيْهِمْ فِعْلَ الْخَيْرات﴾
(انبیاء، آیة 73)
﴿وَ افْعَلُوا الْخَيْر﴾
 (حج، آیة 77)
﴿وَ ما يَفْعَلُوا مِنْ خَيْرٍ فَلَنْ يُكْفَرُوهُ وَ اللَّهُ عَليمٌ بِالْمُتَّقين‏﴾
(آل‌عمران، آیة 115).
پيامبر خدا(ص) فرمودند: «عمر خود را در كار نيك صرف كنيد و خود را در معرض نسيم‌‌هاى رحمت الهى قرار دهيد. همانا خداوند، نسيم‌‌هاى رحمتى دارد كه به هر كس از بندگانش بخواهد با آن‌ها بهره می‌‌دهد. از خداوند بخواهيد كه عيب‌‌هاى شما را بپوشاند و هراسِ شما را به ايمنى بَدَل سازد» (معجم الکبیر: 1/250/720).
انجام کار خیر؛ منفعت شخصی:
﴿وَ لا يَحْسَبَنَّ الَّذينَ كَفَرُوا أَنَّما نُمْلي‏ لَهُمْ خَيْرٌ لِأَنْفُسِهِمْ إِنَّما نُمْلي‏ لَهُمْ لِيَزْدادُوا إِثْماً وَ لَهُمْ عَذابٌ مُهينٌ﴾
(آل‌عمران، آیة 178)
﴿وَ أَقيمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّكاةَ وَ ما تُقَدِّمُوا لِأَنْفُسِكُمْ مِنْ خَيْرٍ تَجِدُوهُ عِنْدَ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بِما تَعْمَلُونَ بَصير﴾
(بقره، آیة 110)
﴿إِنْ أَحْسَنْتُمْ أَحْسَنْتُمْ لِأَنْفُسِكُمْ وَ إِنْ أَسَأْتُمْ فَلَها فَإِذا جاءَ وَعْدُ الْآخِرَةِ لِيَسُوؤُا وُجُوهَكُمْ وَ لِيَدْخُلُوا الْمَسْجِدَ كَما دَخَلُوهُ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ لِيُتَبِّرُوا ما عَلَوْا تَتْبيرا﴾
(اسراء، آیة 7)
﴿فَاتَّقُوا اللَّهَ مَا اسْتَطَعْتُمْ وَ اسْمَعُوا وَ أَطيعُوا وَ أَنْفِقُوا خَيْراً لِأَنْفُسِكُمْ وَ مَنْ يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُون‏﴾
(تغابن،آیه 16)
﴿إِنَّ رَبَّكَ يَعْلَمُ أَنَّكَ تَقُومُ أَدْنى‏ مِنْ ثُلُثَيِ اللَّيْلِ وَ نِصْفَهُ وَ ثُلُثَهُ وَ طائِفَةٌ مِنَ الَّذينَ مَعَكَ وَ اللَّهُ يُقَدِّرُ اللَّيْلَ وَ النَّهارَ عَلِمَ أَنْ لَنْ تُحْصُوهُ فَتابَ عَلَيْكُمْ فَاقْرَؤُا ما تَيَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ عَلِمَ أَنْ سَيَكُونُ مِنْكُمْ مَرْضى‏ وَ آخَرُونَ يَضْرِبُونَ فِي الْأَرْضِ يَبْتَغُونَ مِنْ فَضْلِ اللَّهِ وَ آخَرُونَ يُقاتِلُونَ في‏ سَبيلِ اللَّهِ فَاقْرَؤُا ما تَيَسَّرَ مِنْهُ وَ أَقيمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّكاةَ وَ أَقْرِضُوا اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً وَ ما تُقَدِّمُوا لِأَنْفُسِكُمْ مِنْ خَيْرٍ تَجِدُوهُ عِنْدَ اللَّهِ هُوَ خَيْراً وَ أَعْظَمَ أَجْراً وَ اسْتَغْفِرُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحيمٌ﴾
(مزمّل، آیة 20).
تأکید این آیات بر این نکته است که گمان نكنيد از انفاق خود سود مختصرى مى‏بريد، بلكه تمام آنچه را انفاق مى‏كنيد به‌طور كامل به شما باز مى‏گرداند، آن هم در روزى كه شديداً به آن نيازمنديد. بنابراين، در انفاق‌هاى خود كاملاً دست‌ودل‌باز باشيد.
امر به معروف، همراه خیر و نیکی:
﴿أَتَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَ تَنْسَوْنَ أَنْفُسَكُمْ وَ أَنْتُمْ تَتْلُونَ الْكِتابَ أَ فَلا تَعْقِلُون﴾‏
(بقره، آیة 44)
﴿كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ‏ بِالْمَعْرُوفِ وَ تَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ لَوْ آمَنَ أَهْلُ الْكِتابِ لَكانَ خَيْراً لَهُمْ مِنْهُمُ الْمُؤْمِنُونَ وَ أَكْثَرُهُمُ الْفاسِقُونَ﴾
(آل‌عمران، آیة 110).
گاه ما فقط خودمان را شاخص نیکوکاری می‌‌دانیم و سایرین را به نیکوکاری تشویق نمی‌‌کنیم. نكتة جالب اين‌كه در اين آيه، مسلمانان با این عنوان معرفی شده‌اند: «بهترين امتى كه براى خدمت به جامعة انسانى بسيج شده‌اند». دليل بهترين بودن آن‌ها هم اين است: «امر به معروف و نهى از منكر می‌كنند و به خدا ايمان دارند». اين خود می‌‌رساند كه اصلاح جامعة بشرى، بدون ايمان و دعوت به حق و مبارزه با فساد، ممكن نيست. از اين بيان همچنین روشن می‏شود مسلمانان تا زمانى «امت ممتاز» محسوب می‌‌گردند كه به نيكي‌‌ها دعوت کنند و مبارزه با فساد را فراموش نكنند و آن روز كه اين دو وظيفه را فراموش کردند، نه بهترين امتند و نه به سود جامعة بشري خواهند بود.

امام علی(ع) می‌‌فرماید: «آن‌گاه که تصمیم به کار نیک گرفتی، از ترس موانعی که در پیش است از هوای نفس خود سبقت بگیر؛ زیرا هوای نفس و موانع خیر همیشه در حرکتند.»
تشویق به خوبی‌‌ها:
﴿إِنْ تُبْدُوا الصَّدَقاتِ فَنِعِمَّا هِيَ وَ إِنْ تُخْفُوها وَ تُؤْتُوهَا الْفُقَراءَ فَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَ يُكَفِّرُ عَنْكُمْ مِنْ سَيِّئاتِكُمْ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ خَبير﴾
(بقره، آیة 271)
﴿إِنْ تُبْدُوا خَيْراً أَوْ تُخْفُوهُ أَوْ تَعْفُوا عَنْ سُوءٍ فَإِنَّ اللَّهَ كانَ عَفُوًّا قَديراً﴾
(نساء، آیة 149).
انفاقِ علنى، سبب تشويق ديگران و رفع تهمت بُخل از انسان می شود و تبليغی عملى  برای دین مبین اسلام است‏. نکتة تربیتی آیات آن است که باید خوبى‏ها را تشویق بود و بدى‏ها را عفو کرد:
﴿إِنْ تُبْدُوا خَيْراً ... أَوْ تَعْفُوا عَنْ سُوء﴾.
آگاهی خداوند از عملکرد انسان:
﴿الْحَجُّ أَشْهُرٌ مَعْلُوماتٌ فَمَنْ فَرَضَ فيهِنَّ الْحَجَّ فَلا رَفَثَ وَ لا فُسُوقَ وَ لا جِدالَ فِي الْحَجِّ وَ ما تَفْعَلُوا مِنْ خَيْرٍ يَعْلَمْهُ اللَّهُ وَ تَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَيْرَ الزَّادِ التَّقْوى‏ وَ اتَّقُونِ يا أُولِي الْأَلْبابِ﴾
(بقره، آیة 197)
 ﴿يَسْئَلُونَكَ ما ذا يُنْفِقُونَ قُلْ ما أَنْفَقْتُمْ مِنْ خَيْرٍ فَلِلْوالِدَيْنِ وَ الْأَقْرَبينَ وَ الْيَتامى‏ وَ الْمَساكينِ وَ ابْنِ السَّبيلِ وَ ما تَفْعَلُوا مِنْ خَيْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَليم﴾‏
(بقره، آیة 215)
﴿وَ يَسْتَفْتُونَكَ فِي النِّساءِ قُلِ اللَّهُ يُفْتيكُمْ فيهِنَّ وَ ما يُتْلى‏ عَلَيْكُمْ فِي الْكِتابِ في‏ يَتامَى النِّساءِ اللاَّتي‏ لا تُؤْتُونَهُنَّ ما كُتِبَ لَهُنَّ وَ تَرْغَبُونَ أَنْ تَنْكِحُوهُنَّ وَ الْمُسْتَضْعَفينَ مِنَ الْوِلْدانِ وَ أَنْ تَقُومُوا لِلْيَتامى‏ بِالْقِسْطِ وَ ما تَفْعَلُوا مِنْ خَيْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ كانَ بِهِ عَليماً ﴾
(نساء، آیة  127).
اعتقاد و يقين به آگاهى خداوند، رمز نشاط و اميد در انجام وظائف است:
﴿ما تَفْعَلُوا مِنْ خَيْرٍ يَعْلَمْهُ اللَّهُ﴾
چه پاداشى براى نيكوكاران باايمان از اين بالاتر كه بدانند هر كار نيكى انجام می‌‌دهند خدا از آن باخبر است و مولا و معبودشان، حاضر و ناظر است. حقیقتاً، بسيار لذت‌بخش است كه اعمال خير در محضر خداوند انجام می‌‌شود. اين، پاداشى است که پیش از پاداش‌‌هاى معنوى و مادى ديگر، خداوند عالم و آگاه به نکوکاران می‌‌دهد.
تجلّی خیر در اَعمال و رفتار انسان: ارزش كارها به اخلاص است؛ ولی  انجام هر كار خير به‌صورت پنهانى و محرمانه، نشان اخلاص نيست، شايد خود، تظاهر باشد. خدمت به جامعه، دعوت به نيكوكارى و همزيستى مسالمت‌‌‏آميز، خود، سبب  تجلّی رفتار خیر در جامعه می‌‌شود و اجر عظيم از جانب خداوند را در پی خواهد داشت:
﴿نُؤْتيهِ أَجْراً عَظيما﴾
(نساء، آیة 114).
اخلاق در کار خیر
﴿قَوْلٌ مَعْرُوفٌ وَ مَغْفِرَةٌ خَيْرٌ مِنْ صَدَقَةٍ يَتْبَعُها أَذىً وَ اللَّهُ غَنِيٌّ حَليم﴾‏
(بقره، آیة 263).
رسول اكرم(ص) در روایتی فرمود: اگر سائلى نزد شما آمد، به يكى از اين دو روش عمل كنيد: «بذلٌ يسير اَو ردٌّ جميل»؛ یعنی يا چيزى كه در توان داريد به او عطا كنيد يا به‌گونه‌ای شايسته‏ او را ردّ نماييد. همچنين فرمود: «اگر با مال نمی‌‌توانيد به مردم رسيدگى كنيد، با اخلاق رسیدگی کنید» (تفسيركاشف، ج 1، ص 272).
انفاق بايد همراه با اخلاق باشد:
﴿قَوْلٌ مَعْرُوفٌ ... خَيْرٌ مِنْ صَدَقَةٍ﴾.
  گفت‌وگوى خوش با فقير، موجب تسكين او و عامل رشد انسان است؛ درحالى‌كه صدقة با منّت، هيچ‌كدام را به‌‌همراه ندارد:
﴿قَوْلٌ مَعْرُوفٌ ... خَيْرٌ مِنْ صَدَقَةٍ﴾

آثار بهره‌‌مندى از خير

1. افزایش ایمان: پس از انجام کار خیر، شور و شعفی خاص در فرد خیّر به‌وجود می‌‌آید؛ زیرا هم توانسته است کار خیری انجام دهد و هم برادر مؤمن خود را خوشحال کند. ازاین‌رو، از خدای خود تشکر می‌‌کند که به وی توانایی انجام آن کار را داده است. ازسوی‌دیگر، فرد نیازمند نیز از این‌که خدای تعالی به او کمک کرده و مشکلش را حل کرده است از خدای خود قدردانی می‌نماید و تمام نیروی خویش را صرف رضای خداوند می‌کند.
2. فریفته‌نشدن به جاه و مقام: در کار خیر مهم نیست که دارای چه شخصیت یا مقام اجتماعی باشیم، مهم آن است که بتوانیم کار خیر انجام دهیم و فریفتة جاه و مقام خود نشویم؛ زیرا فریفتگی، زمینه‌ساز کفر در فرد می‌شود:
﴿أَيُّ الْفَريقَيْنِ خَيْرٌ مَقاماً وَ أَحْسَنُ نَدِيًّا﴾
(مریم، آیة 73).
3. رستگارى: رستگاری فرد در گرو انجام کار خالصانه است:
﴿فَآتِ ذَا الْقُرْبى‏ حَقَّهُ وَ الْمِسْكينَ وَ ابْنَ السَّبيلِ ذلِكَ خَيْرٌ لِلَّذينَ يُريدُونَ وَجْهَ اللَّهِ وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ﴾
(روم، آیة 38).
4. هدايت ويژه: انجام کار خير، موجب برخوردارى انسان از هدايت‌‌هاى ويژة خداوند و پذيرش معارف دين به‌صورت وسیع می‌‌شود:
﴿وَ لَوْ عَلِمَ اللَّهُ فيهِمْ خَيْراً لَأَسْمَعَهُم‏﴾
(انفال، آیة 23).

5. رسیدن به رحمت الهی: احسان، زمينه‌‌‏ساز دريافت رحمت الهى است و بدون آن، انتظار رحمت، بى‏جاست:
﴿أَ هُمْ يَقْسِمُونَ رَحْمَتَ رَبِّكَ نَحْنُ قَسَمْنا بَيْنَهُمْ مَعيشَتَهُمْ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ رَفَعْنا بَعْضَهُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجاتٍ لِيَتَّخِذَ بَعْضُهُمْ بَعْضاً سُخْرِيًّا وَ رَحْمَتُ رَبِّكَ خَيْرٌ مِمَّا يَجْمَعُون‏﴾
(زخرف، آیة  32).
6. بهره‌مندی از همة خیرات: ايمان به خدا، زمينه‌ساز بهره‌‌مندى از همة خيرات است:
﴿لكِنِ الرَّسُولُ وَ الَّذينَ آمَنُوا مَعَهُ جاهَدُوا بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ وَ أُولئِكَ لَهُمُ الْخَيْراتُ وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُون‏﴾
(توبه،  آیه 88)
﴿يا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِمَنْ في‏ أَيْديكُمْ مِنَ الْأَسْرى‏ إِنْ يَعْلَمِ اللَّهُ في‏ قُلُوبِكُمْ خَيْراً يُؤْتِكُمْ خَيْراً مِمَّا أُخِذَ مِنْكُمْ وَ يَغْفِرْ لَكُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحيم‏﴾
(انفال، آیة 70).
7. سعادت ابدی با انجام کمترین کار خیر: حتی کارهای کوچک خیر نیز می‌‌تواند باعث سعادت انسان‌‌ها شود. مردم می‌توانند با انجام كمترين کار خير به سعادت برسند:
﴿إِنْ يَعْلَمِ اللَّهُ فِي قُلُوبِكُمْ خَيْراً يُؤْتِكُمْ خَيْراً﴾
(انفال، آیة 70).
8. تعقّل: بهره‌‌مندى از خير زمينة انديشه و تعقّل افراد را فراهم می‌‌آورد. اندیشه و تعقّل یکی از پاداش‌‌های نامحدود و تصورناپذیر الهی است که خداوند به افراد خیّر عطا می‌کند:
﴿... وَ ما عِنْدَ اللَّهِ خَيْرٌ وَ أَبْقى‏ أَ فَلا تَعْقِلُون﴾‏
(قصص، آیة 60).

بازیابی کارهای خیر در آخرت

پاداش آخرت بر دنيا برترى دارد:
﴿وَ لَلْآخِرَةُ خَيْرٌ لَكَ مِنَ الْأُولى﴾
(ضحی، آیة 4).
كارهاى خير نزد خدا محفوظ است و هرگز از بين نمى‏رود:
﴿تَجِدُوهُ عِنْدَ اللَّهِ﴾
(بقره، آیة 110).
پاداش‏هاى خداوند از هر نظر چند برابر است:
﴿هُوَ خَيْراً وَ أَعْظَمَ أَجْرا﴾
(مزمّل، آیة 20).
توجه به پاداش خير و برتر الهى، عاملی برای فریفته‌نشدن دنیوی است:
﴿وَ لا تَشْتَرُوا بِعَهْدِ اللَّهِ ثَمَناً قَليلاً إِنَّما عِنْدَ اللَّهِ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُون‏ تَعلَمون﴾
(نحل،آیة  95).
ولایت الهی، بهترين پاداش است:
﴿هُنالِكَ الْوَلايَةُ لِلَّهِ الْحَقِّ هُوَ خَيْرٌ ثَواباً وَ خَيْرٌ عُقْبا﴾
(کهف، آیة 44).
آگاهی‌یافتن مردم به پاداش‌‌های خیر و ارزش برتر آن:
﴿ ... لَمَثُوبَةٌ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ خَيْرٌ لَوْ كانُوا يَعْلَمُونَ ﴾
(بقره، آیة 103).
پاداش ابرار، پاداشى برتر از بهشت و مواهب آن:
﴿لكِنِ الَّذينَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ لَهُمْ جَنَّاتٌ تَجْري مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدينَ فيها نُزُلاً مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَ ما عِنْدَ اللَّهِ خَيْرٌ لِلْأَبْرار﴾
(آل‌عمران، آیة 198).
اهل بهشت در روز قيامت، داراى برترين جايگاهند:
﴿أَصْحابُ الْجَنَّةِ يَوْمَئِذٍ خَيْرٌ مُسْتَقَرًّا وَ أَحْسَنُ مَقيلاً ﴾
(فرقان، آیة 24).

«خیر» در احادیث

اهميت دادن به نيكى: رسول خدا(ص): «به نيكى اهمیت بده و پيش از حسرت و پشيمانى، نيكى كن» (کنزالعمّال، ج 6، ص 165، ح 15229). 
پيامبر خدا(ص): «خداوند، نيكى‌ها و بدى‌ها را مقرّر ساخت، سپس آن‌ها را بيان فرمود. پس، هر كس به كار نيك همّت گمارَد، هر چند آن را انجام ندهد، خداوند آن را برايش حسنة كامل مى‌‌نويسد. [و] اگر به نيكى تصميم بگيرد و آن را انجام بدهد، خداوند آن را نزد خويش ده حسنه تا هفتصد برابر و [حتى] بيشتر می‌‌نويسد، و هر كس به بدى تصميم بگيرد، ولى آن را انجام ندهد، خداوند آن را نزد خويش حسنة كامل براى او می‌‌نويسد، و اگر بر كار بدى تصميم بگيرد و آن را انجام بدهد، خداوند آن را براى او تنها يك گناه می‌‌نويسد» (صحیح البخاری، ج 5، ص 2380، ح 6126). 
پيامبر خدا(ص): «پروردگار والاى شما، مهربان است. هر كس به كار نيكى تصميم بگيرد، ولى آن را انجام ندهد، برايش يك حسنه نوشته می‌‌شود، و اگر آن را انجام بدهد، برايش ده تا هفتصد تا چندين برابر نوشته می‌شود و هر كس به كار بدى تصميم بگيرد، ولى آن را انجام ندهد، براى او يك حسنه نوشته می‌‌شود، و اگر آن را انجام بدهد، براى او يك گناه نوشته می‌‌شود، يا آن كه خداوند آن را نيز محو می‌‌كند و در آستان خداوند، جز هلاك‌شده، به تباهى (هلاكت) نمی‌‌رسد» (مسند ابن حنبل، ج 1، ص ۵۹۸، ح ۲۵۱۹).
امام صادق(ع): «هرگاه بنده به كار نيك تصميم بگيرد [، ولى آن را انجام ندهد]، برايش يك حسنه می‌نويسند، و اگر آن را انجام بدهد، برايش ده حسنه می‌‌نويسند، و اگر به كار بدى تصميم بگيرد [، ولى آن را انجام ندهد]، [چيزى] بر ضدّ او نمی‌‌نويسند، و اگر آن را انجام بدهد، تا نُه ساعت مهلتش می‌‌دهند، اگر از آن پشيمان شد و از خدا آمرزش طلبيد و توبه كرد، [ چيزى] بر ضدّ او نمی‌‌نويسند و اگر پشيمان نشد و توبه نكرد، بر ضدّ او يك گناه می‌‌نويسند» (الخصال، ترجمة کمره‌ای، ج 2، ص 185).
آسانى و سنگينى كار نيك: امام على(ع): «انجام‌دادنِ كار نيك، آسان‌‌تر از انجام‌دادن كار بد است» (غررالحکم و دررالکلم، شرح جمال‌الدین خوانساری، ج 1، ص 314، ح 1199؛ عیون الحکم و المواعظ، ص 85، ح 2055). 
امام باقر(ع): «خداوند، كار نيك را بر اهل دنيا سنگين ساخته است؛ همان‌‌گونه كه در روز قيامت در ميزان اعمالشان سنگين است. و خداوند، كار بد را بر اهل دنيا سبك ساخته است؛ همان‌‌گونه كه در روز قيامت در ميزان اعمالشان سبك است» (الکافی، ج 2، ص 143، ح 10؛ الخصال، ج 1، ص 35، ح 61).
پاداش نیّت خیر: پيامبر خدا(ص): «هر كس به كار نيك تصميم بگيرد، ولى انجامش ندهد وخدا بداند كه آن تصميم در دل اوست و به انجام‌دادن آن علاقه دارد، براى او يك حسنه می‌‌نويسند... و هر كس يك كار نيك انجام دهد، براى او ده برابر آن است، و هر كس در راه خدا يك انفاق كند، براى او هفتصد برابر است» (مسند ابن حنبل، ج 7، ص 30، ح 19057). 
پيامبر خدا(ص): «نيّت خوب، صاحبش را به بهشت می‌‌برد و [نيز] اخلاق نيكو، صاحبش را به بهشت می‌‌برد» (المعجم الکبیر، ج 4، ص 206، ح 4152). 
در سنن أبى‌داود، به نقل از ابوموسى چنین آمده است: «بارها، نه يك‌بار و نه دو بار، از پيامبر(ص) شنيدم كه می‌‌فرمود: وقتى كسى نيكوكار باشد و به‌خاطر بيمارى يا مسافرت نتواند آن كار نيك را انجام دهد، براى او مثل كار نيكى را می‌‌نويسند كه در حالت تندرستى يا در اقامتگاهش انجام می‌‌داد» (کنزالعمّال، ج 3، ص 421، ح 7259).
عدّة‌الداعى به نقل از ابو موسى آورده است: «پيامبر خدا(ص) فرمود: هرگاه بنده‌‌اى در مسير نيكى بود، ولى بيمار شد يا به سفر رفت يا به‌سبب سالخوردگى از انجام‌دادن آن كار نيك ناتوان شد، خداوند براى او مثل آنچه انجام می‌‌داد، می‌‌نويسد. پيامبر(ص)، سپس اين آيه را خواند: براى آنان پاداشى بدون منّت است» (کنزالعمّال، ج 3، ص 310، ح 6703).
آرامش پس از انجام کار خیر: پيامبر خدا(ص): «آنچه تو را به ترديد می‌‌افكند، واگذار و به‌سوى چيزى رو كن كه در تو ترديد نمی‌‌انگيزد؛ چراكه نيكى، [ماية] اطمينان و آرامش است و بدى، [موجب اضطراب و] ترديد» (الحاکم ابوعبدالله نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ج 2، ص 15 و 16، ح 2169 و 2170).
پيامبر خدا(ص): «نيكى آن است كه جان با آن آرام گيرد و دل با آن اطمينان يابد، و گناه آن است كه در درون، اضطراب پديد آورد و در سينه، ترديد»(سنن الدارمی، ج 2، ص 696، ح 2438).
پيامبر خدا(ص): «نيكى آن است كه سينه‌‌ات براى آن گشاده شود و گناه آن است كه در دلت اضطراب ايجاد كند؛ هر چند مردم [برخلاف آنچه دلت مى‌فهمد] اظهارنظر كنند» (المعجم الکبیر، ج 22، ص 148، ح 402).
پيامبر خدا(ص) چون از ايشان پرسيدند: نيكى و گناه چيست؟ فرمود: «نيكى، خوشرفتارى است و گناه، آن است كه در سينه‌‌ات اضطراب پديد آورد و خوش نداشته باشى كه مردم از آن آگاه شوند» (سنن الترمذی، ج 4، ص 597، ح 2389). 
در کتاب اصول کافی، احادیثی دربارة تعجیل در کار خیر آمده است که بخشی از آن‌ها از این قرار است:
  1. حمزة بن حمران گوید: شنیدم امام صادق (ع) می‌‌فرمودند: «هرگاه یکی از شما آهنگ کار نیکی کرد آن را پس نیندازد؛ زیرا بنده‌‌ای بسا یک نماز گزارد یا روزی را روزه دارد و به او گفته شود که پس از آن هر کاری خواهی بکن که خدایت آمرزیده است.»
  2. امام صادق(ع) فرمودند: «پدرم همیشه می‌‌فرمودند: چون آهنگ کار نیکی کردی، بشتاب؛ زیرا تو نمی‌دانی چه رخ می‌‌دهد.»
  3. رسول خدا(ص) فرمودند: «به‌راستی خدا دوست دارد از کار نیک آنچه در آن شتاب شود.»
  4. رسول خدا(ص) فرمودند: «هر که آهنگ کار نیکی کرد، باید در آن بشتابد و آن را پس نیندازد؛ زیرا بنده بسا باشد که کاری کند و خدای تبارک و تعالی فرماید: من تو را آمرزیدم و هرگز بر تو چیزی نمی‌‌نویسم. و هر که قصد گناهی کند، باید آن را نکند؛ زیرا بسا بنده کار بدی کند و خدای سبحان او را ببیند و فرماید: نه، سوگند به عزت و جلالم، تو را پس از آن هرگز نیامرزم.»
  5. رسول خدا(ص) فرمودند: «چون قصد چیزی از خیر را کردی، آن را پس مینداز؛ زیرا خدای عزّوجلّ بسا که توجه به بنده‌‌ای کند و او در حال طاعتی است، پس ‌‌فرماید: سوگند به عزت و جلالم، پس از این هرگز تو را عذاب نکنم. و چون قصد معصیتی کردی، آن را به‌کار مبند؛ زیرا بسا که درحالی خدا توجه به بنده کند که مشغول گناه است، پس فرماید: سوگند به عزت و جلالم، تو را بعد از آن هرگز نیامرزم.»
  6. امام صادق(ع) فرمودند: «هرگاه یکی از شما قصد خیر یا رساندن نفعی به غیر کرد، از سمت راست و چپش دو شیطانند؛ پس بشتابد، مبادا او را از آن باز دارند.»
  7. امام باقر(ع) می‌‌فرمودند: «هر که قصد کار خیری کند، باید بدان بشتابد؛ زیرا هر کار خیری پس افتد، به‌راستی شیطان را در آن نظری است.»
  8. امام باقر(ع) می‌‌فرمودند: «به‌راستی خدا کار خیر را بر مردم دنیا سنگین ساخته؛ مانند سنگینی آن در ترازوی عملشان در روز قیامت. و خدای عزّوجلّ کار شر را بر مردم دنیا سبک و آسان کرده؛ مانند سبکی آن در ترازوی عملشان در روز قیامت» (اصول کافی، ج 4، ص 427).

جایگاه «خیر» در نهج‌‌البلاغه

اگر انسان‏ها را به مسافرانى تشبيه كنيم كه از محيطی كوچك و آلوده به‌سوى جهانى بزرگ و مملوّ از پاكى‏ها و نيكى‏ها در حركتند، چيزى به گزاف نگفته‏ايم. مسافرت واقعى، همين سفر است؛ سفری كه انسان از جهان پست و كوچك دنيا به‌سوى جهان والا و بى‏نهايت آخرت كوچ مى‏كند. تمام امورى كه در يك سفر معمولى دنيا از مكانى به مكان ديگر لازم است، در اين سفر نيز وجود دارد: زاد و توشه و مركب، مبدأ و مقصد، دليل راه، موانع و خطرات و احياناً راهزنان راه. دربارة زاد و توشه، قرآن مجيد با صراحت تمام آن را تقوا و پرهيزکارى، يعنى پرهيز از گناهان و اطاعت فرمان خدا و گرايش به تمام نيكي‌‌ها و پاكي‌‌ها معرفى مى‏كند. در نهج‌‌البلاغه نیز بارها دربارة «خیر» سخن گفته شده است.

درخواست از خداوند برای انجام کار خیر

امیرالمؤمنین(ع) در قسمتی از نهج‌‌البلاغه می‌‌فرماید: «اى مردم، هر كس از خدا خيرخواهى طلبد، توفيق يابد و آن‌كس كه سخنان خدا را راهنماى خود قرار دهد به راست‏ترين راه، هدايت خواهد شد.»
گاه فکر می‌‌کنیم انجام کار خیر از طریق خودمان است؛ درصورتی‌که بر اساس فرمودة امام علی(ع) ما فقط وسیله‌‌ایم و پیوسته باید از پروردگار خود خواستار آن باشیم تا بیشترین خیر را از تفضّلات الهی به‌سوی ما جاری سازد.

انجام خیر، بهترین عمل

حضرت علی(ع) در ارزیابی دنیا و آخرت چنین می‌‌فرماید:
«و چيزى نيكوتر از خير و نيكى وجود ندارد، جز پاداش آن. همه‌چيزِ دنيا، شنيدن آن بزرگ‌تر از ديدن آن است، و هر چيز از آخرت، ديدن آن بزرگ‌تر از شنيدن آن است. پس كفايت مى‏كند شما را شنيدن از ديدن، و خبر دادن از پنهانى‏‌‌هاى آخرت. آگاه باشيد، هر گاه از دنياى شما كاهش يابد و به آخرت افزوده گردد، بهتر از آن است كه از پاداش آخرت شما كاسته و بر دنياى شما افزوده شود. چه بسا كاهش‌يافته‌‌هايى كه سودآور است، و افزايش‌داشته‏هايى كه زيان‌‌آور است. همانا به آنچه فرمان داده شديد، گسترده‏تر از چيزى است كه شما را از آن بازداشتند، و آنچه بر شما حلال است، بيش از چيزى است كه بر شما حرام كرده‌‌‏اند. پس آنچه را اندك است براى آنچه كه بسيار است، ترك كنيد، و آنچه را بر شما تنگ گرفته‏ اند، به‌خاطر آنچه شما را در گشايش قرار دادند، انجام ندهيد. خداوند روزى شما را ضمانت كرده و شما را به كار و تلاش امر فرموده، پس نبايد روزىِ تضمين‌شده را بر آنچه واجب شده مقدّم داريد؛ با اين‌كه به خدا سوگند، آنچنان نادانى و شك و يقين به‌هم آميخته است كه گويا روزىِ تضمين‌شده بر شما واجب است، و آنچه را كه واجب كرده‏اند، برداشتند» (نهج‌‌البلاغه، خطبة 114).
مطابق فرمایش امام علی(ع)، گاه اضافه‌شدن مال، نه تنها به سود ما نیست، بلکه به ضرر ما نیز تمام می‌‌شود. گاهی فکر می‌‌کنیم اگر این مقدار پول را جمع کنیم می‌‌توانیم چیز بهتری به‌دست آوریم؛ درحالی‌که اگر پولی را که در اختیار داریم به یک نیازمند داده و خود کمی صرفه‌جویی کنیم، طبق فرمودة حضرت علی(ع)، برای ما بهتر است و علاوه بر آن در زندگی، کمک‌‌های بسیاری را از محلی که خود نمی‌‌دانیم، دریافت می‌‌کنیم.
به‌طور اختصار، نکته‌‌های اقتباسی از سخنان امام علی(ع) دربارة خیر  در خطبة 114 چنین است:
  • بهترین نیکویی در این جهان، خیر و نیکی‌کردن به مردم است.
  • پس از انجام خیر و نیکی، بهترین عملی که فرد خیّر صاحب می‌‌شود، پاداش آن است.
  • نهی از فکرکردن به کاهش مال یا دارایی درصورت انفاق.
  • فرستادن عمل خیر برای آخرت و سودآور بودن آن برای انسان.
  • پاداش الهی در آخرت.
  • تضمین روزی الهی.

پایداری نام نیک توسط پروردگار

امام علی(ع) در خطبة 22 می‌‌فرمایند: «كارهاى نيك به‌جاى آوريد، ولى نه به قصد خودنمايى كه مردم ببينند يا از ديگرى بشنوند؛ زيرا هركس عملى را نه براى خدا انجام دهد، خدا سزاى عملش را به كسى حوالت كند كه به‌خاطر او عمل كرده است... نام نيكى كه خدا براى آدمى در ميان مردم مى‏گذارد، از مالى كه ديگران براى او به ميراث مى‏گذارند بهتر است»
همچنین امام علی(ع) می‌‌فرمایند: «بدانيد نام نيكويى كه خداوند به كسى در بين مردم عنايت مى‏فرمايد، بهتر است از ثروتى كه به ارث مى‏گذارد براى كسانى كه قدردان او نباشند» (نهج‌‌البلاغه، خطبة 119).

انواع نیکی از دیدگاه امام علی(ع)

از دیدگاه امام علی(ع)، دو نیکی می‌‌توان تعریف کرد: نیکی که در راه غیر خدا انجام و به کسی که استحقاق ندارد نیکی شود و نیکی که در راه خدا انجام می‌‌شود. امام علی(ع) دربارة کار خیر کسانی  که در راه غیر خدا نیکی نمایند می‌‌فرماید: «كسى كه در غير راه حق نيكى كند و به كسى كه استحقاق ندارد بخشش نمايد، چيزى نصيبش نمى‏شود جز تمجيد و ثناخوانى. و اين ستودن تا مادامى است كه به نادانان مى‏‌‌بخشد. به همين جهت، به او مى‏‌‌گويند چه دست بخشنده‌‌‏اى دارد؛ و اين در حالى است كه همين آدم از پرداخت حقوق واجب امتناع مى‏ورزد.» به‌عبارت‌دیگر، درصورتی‌که شخصی نیکی خود را در غیر مسیر الهی انجام دهد، فقط نادانان از او تقدیر و تشکر می‌‌کنند و هیچ خیر و نصیبی شامل وی نمی‌‌شود.
صاحب مال و ثروت چه کند؟
  • بايد با اموالش صلة رحم كند.
  • مهمانى‏هاى شايسته و صحيح برپا كند.
  • اسير و گرفتار را رهايى بخشد.
  • به فقرا و مستمندان عطا كند.
  • قرض مقروضين را ادا نمايد.
  • با اموالش حقوق واجبش را بپردازد.
  • با دادن صدقات، حوادث و پيشامدهاى ناگوار را از خود دفع كند.
  • همة اين كارها را براى گرفتن پاداش الهى انجام دهد.
  • با انفاق و احسان، رستگارى انسان در اين دنيا، رسيدن به شرف و بزرگوارى است و در آخرت وسيلة رسيدن به مدارج عالي بهشتی است (نهج‌‌البلاغه، خطبة 23).
ريا و سُمعه، بزرگ‌ترين آفت اعمال عبادى و الهى است. از آنجا كه نفوذ ريا و سُمعه در اعمال انسان بسيار باريك و پيچيده است، در آيات و روايات مكرّر دربارة آن هشدار داده شده است. در روايات مى‏خوانيم كه در روز قيامت (كه اسرار درون آشكار مى‏گردد) رياكاران را مخاطب قرار می‌گیرند و به آن‌ها گفته مى‏شود: «اى كافر، اى فاسق، اى پيمان‌شكن، اى زيانكار، عمل تو باطل شد و اجر تو بر باد رفت و امروز، راه نجاتى‏ براى تو نيست.»
ازسوى‌ديگر، ريا و سُمعه، سرچشمة انواع نابسامانى‏هاى اجتماعى است. مردم رياكار تنها، به ظاهر عمل می‌پردازند و به باطن عمل و درون آن، اهمیتى نمى‏دهند. آن‌ها، ظاهرى آراسته و درونى فاسد دارند. سازمان‌هاى اجتماعى آن‌ها تنها، ظاهرى دارد و در آن، از واقعيت و آنچه منبع و خير و بركت جامعه است، خبرى نيست. افكار و كارهاى آن‌ها، همه، سطحى است و فاقد عمق و ريشه است. هدف آنان، بيشتر، رخ‌نمایاندن است و به‌ویژه به جاهایی كه به‌چشم نمى‏آیند، اهمیتى نمی‌دهند. در دنياى مادى امروز، كشورهايى كه به برنامه‏ها و طرح‏هاى صنعتى و كشاورزى و اقتصادى خود اهمیت ريشه‌‌‏اى مى‏‌دهند و به‌اصطلاح مخلصانه براى جامعة خود كار مى‌‌كنند و محصولات آنان از نظر ظاهر و باطن، سالم است، پيشرفت‏هاى چشمگير كرده‏اند؛ درحالى‌كه مؤسّسات رياكار، هيچ‌گونه اعتبارى ندارند(پیام امام امیرالمؤمنین(ع)، شرح تازه و جامعی بر نهج¬البلاغه، ج 2).
بود این هم از خطبه‏ هاى على                   كه از فيض وى هست روشندلى‏
كه در آن بسى بر مساكين راه‏                  دهد پند آن رهبر دين‌پناه‏
كه بر اغنيا رشك نارند هيچ                         به تحقيق در اين سراى بسيچ‏
دگر داده دستور بر اغنيا                   نكوشند هرگز به كار ريا
دگر فيض ديدار خويشان ز مهر                         بيان كرده آن شاه خورشيدچهر
پس از حمد پروردگار وَدود                      به جان شريف محمد درود
به‌تحقيق فرمان حق آنچه هست                      مقدّر فرود آيد اى حق‌پرست‏
همى جانب هر كس از هر گذر                     به تعريف چون دانه‏هاى مطر
به‌يكباره از آسمان بر زمين                      الا اى گرانماية نيك‌بين‏
رسد قسمت هر كه بر دست وى‏                     فراوان و اندك ز الطاف حى‏
هر آن چيز از روى حكمت خدا                     به‌فرموده تعيين رسد هر كجا
در اين‌جا ز قرآن كتاب كريم‏                     به تعريف نيكو گواه آوريم

احسان الهی به تمامی انسان‌‌ها

یکی از خطبه‏هاى امام علی(ع) که به لحاظ بلاغت و بلندی الفاظ و مفاهيم، «غراء» ناميده شده است، دربارة احسان و نیکوکاری، نکاتی بدیع را بیان کرده است که به‌اختصار به آن‌ها اشاره می‌کنیم. 
امام(ع) در نخستين بخش اين خطبه با بيان چهار صفت از صفات جلال حق به شرح زير او را مى‏ستايد: 1‌. خداوند متعال برترين رتبه را دارد: البتّه منظور از «علوّ مرتبه»، برترى در مكان نيست؛ زيرا حق تعالى از جسمانيت منزّه و پاك است؛ 2‌. خداوند به لحاظ جود و بخشش به همة موجودات نزديك است؛ 3‌. هر سود و فضيلتى را خداوند عطا مى‏كند؛ 4‌. همة مشكلات و سختي‌ها را تنها او برطرف مى‌كند.
امام(ع) سپس به بخشى از نعمت‏هاى مهم الهى اشاره مى‏كند؛ نعمت‏هايى كه توجّه به آن‌ها حسّ شكرگزارى انسان را برمى‏انگيزد و انگيزه‏اى براى معرفت‌‌اللّه و پرهيزکارى مى‏شود: «(خداوند) براى شما گوش‌‌هايى قرار داد كه آنچه را برايش اهمیت دارد بشنود و حفظ كند و چشم‌‌هايى كه تاريكى‏ها را كنار زند (و حقايق را آن‌‌گونه كه هست ببيند) و نيز بدن‌‌هايى قرار دارد كه اعضا را دربر گرفته است و در تركيب‏بندى و تداوم عمر، هماهنگ با يكديگرند.» سپس در ادامه مى‏افزايد: «اين نعمت‏هاى بزرگ الهى همراه است با بدن‏هايى كه تمام امكانات را (براى ادامة حيات) دربردارد و دل‏هايى كه جويندة انواع روزى‏ها (و مواهب الهى) است (و براى آن دقيقاً برنامه‏ريزى مى‏كند) تا نعمت‏هاى فراگير الهى و مواهب گوناگون او را به‌دست آورد و از آنچه مانع عافيت و سلامت است، بپرهيزد.» اين بخش از كلام امام(ع) تكميلى است بر آنچه در جمله‏هاى پیش دربارة هماهنگى اعضاى بدن آمده است. ایشان مى‏فرمايد: «نه تنها اعضا با يكديگر هماهنگ‌‌اند، بلكه روح و فكر نيز در جلب منافع و دفع مفاسد با اين مجموعه‏ها همكارى تنگاتنگ دارند و اين همكارى روحانى و جسمانى، در سراسر وجود انسان حاكم است.»
ایشان سپس به دو بخش از نعمت‏هاى بزرگ الهى بر انسان‌ها - افزون بر آنچه گذشت- اشاره كرده، مى‏فرمايد: «خداوند عمرهايى براى شما مقدّر فرموده كه مقدار دقيق آن از شما پنهان است و نيز از آثار گذشتگان درس‌‌هاى عبرت برايتان ذخيره كرده (كه ماية بيدارى و هوشيارى شماست): از لذّاتى كه از دنيا بردند و مواهبى كه پيش از گلوگير شدن مرگ، از آن بهره‏مند شدند، ولى سرانجام پنجة مرگ گريبان آن‌ها را گرفت و ميان آنان و آرزوها جدايى افكند و فرارسيدن اجل، دامنة آرزوها را برچيد؛ اين در حالى بود كه به هنگام سلامت، چيزى براى خود نيندوختند و در آغاز زندگى (براى پايانش) عبرت نگرفتند.»
خداوند، به لطف و حكمتش، پايان عمر هر كس را بر او مخفى داشته است؛ چراكه به‌گفتة امام صادق(ع)، اگر انسان از مقدار عمر خود آگاه باشد و ببيند عمرش كوتاه است، پيوسته انتظار مرگ مى‏كشد و همان چند صباح زندگى براى او ناگوار خواهد بود و همانند كسى است كه اموالش در شُرف نابودى است و با تمام وجودش فقر و تنگدستى را احساس مى‏كند... و اگر عمر خود را طولانى ببيند، در غرور و غفلت و لذّات و انواع گناهان غوطه‏ور مى‏شود، به اين پندار كه از همة لذّات كام بگيرد و در پايان عمر توبه كند. بنابراين، هم ساعات و ايّام عمر، نعمت است و هم پوشيده‌‌بودن مقدار آن.
اما نعمت دوم، يعنى درس‏هاى عبرتى كه از پيشينيان در صفحات تاريخ يا خاطرة بزرگسالان يا در بناها و كاخ‏ها و قبرهايى كه از آن‌ها باقى مانده نيز از مهم‌ترين نعمت‏هاى پروردگار است؛ زيرا دقّت در اين آثار و همچنين در صفحات تاريخ، آنچنان انسان را در جريان تجارب گذشته مى‏گذارد كه گويى عمر جاودان پيدا كرده و از آغاز خلقت با همة اقوام، زيسته و تلخ و شيرين زندگى آنان را چشيده است.
درواقع، امام(ع) در تحليل دلنشين و دلپذيرشان، اين حقيقت را بيان مى‏كند كه مسئلة مهم در زندگى و سرنوشت انسان، آن است كه به زشتى‏ها و پستى‏ها آلوده نشود؛ همان زشتى‏هايى كه سبب سرافكندگى و شرمندگى او مى‏گردد، او را بر سر زبان‏ها مى‏اندازد و شخصيتش را در نظر مردم خفیف می‌سازد. بنابراين، هرگاه انسان، پاك باشد و پاك زندگى كند، يكى از دو سرنوشت عالى، در انتظار اوست: عمر را به نيكنامى پايان مى‏دهد و به‌سوى رحمت الهى وپاداش‏هاى بى‏مانند او مى‏شتابد (پیام امام، شرح تازه و جامعی بر نهج‌البلاغه، ج 3).

نیکی‌کردن مساوی است با هدایت الهی

حضرت علی(ع) در یکی از خطبه‏‌‌هاى که در آغاز خلافتش بیان فرموده، چنین می‌گوید: «خداى تعالى كتاب هدايت‌كننده (مانند قرآن كريم براى بشر) فرستاد و خوب و بد را در آن بيان فرمود. پس، خوبى را راه برگيريد تا رستگار شويد و از بدى بركنار باشيد تا ره به مقصد يابيد. مردم، واجبات! واجبات! آن‌ها را به‌جاى آوريد تا شما را به بهشت برساند» (نهج‌البلاغه، خطبة 167).
کسی که شایستگی می‌‌یابد که خیرخواه باشد و مردم را به خیرخواهی دعوت کند، مسلّماً مشمول هدایت الهی قرار می‌گیرد و خداوند وی را به بهترین راه هدایت می‌‌کند و این مهم‌ترین پاداشی است که خداوند به افراد خیّر می‌‌دهد.

غرور، آفت کار خیر

امام علی(ع) می فرماید: «كسی كه عظمت خدا را مى‏شناسد، سزاوار نيست خود را بزرگ جلوه دهد. پس بلندى ارزش كسانى كه بزرگى پروردگار را مى‏دانند در اين است كه برابر او فروتنى كنند، و سلامت آنان كه مى‏‌دانند قدرت خدا چه اندازه است در اين است كه برابر فرمانش تسليم باشند» (نهج‌‌البلاغه، خطبة 166).

مشخصه‌‌‌های کار خیر در کلام امام علی(ع)

از امام(ع) پرسيدند: «خير» چيست؟ فرمود: «خوبى آن نيست كه مال و فرزندت بسيار شود، بلكه آن است كه دانش تو فراوان و بردبارى تو بزرگ و گران‌مقدار باشد و در پرستش پروردگار در ميان مردم سرافراز باشى. پس اگر كار نيكى انجام دهى، شكر خدا به‌جا آورى و اگر بد كردى، از خدا آمرزش خواهى. در دنيا جز براى دو كس خير نيست: يكى گناهكارى كه با توبه جبران كند و ديگر نيكوكارى كه در كارهاى نيكو شتاب ورزد» (نهج‌‌البلاغه، حکمت 95).
بنابراین مطابق فرمایش گهربار امام علی(ع) می‌توان نتایج زیر را استنباط کرد:
  • بهترین خیر: دانش، بردباری فراوان و در پرستش خدا سرافراز بودن.
  • تشکر بعد از انجام کار خیر: خداوند این توفیق را داده است که کار خیر را انجام داده‌ای.
  • شتاب ورزیدن در کار خیر: مبادا کار خیر را به تأخیر بیندازی که این کار شیطان است.

بیناترین چشم‌، توجه‌کننده به نیکی

امام علی(ع) می‌فرماید: «آگاه باشيد كه بيناترين چشم‏ها چشمى است كه به كار خير توجه كند. آگاه باشيد كه شنواترين گوش‏ها گوشى است كه تذكر را بشنود و آن را بپذيرد.»
عمیق‌ترین نکاتی که در کار خیر جلب توجه می‌‌کند چنین است:
  • سرعت در انجام کار خیر
  • دقت در این‌که کار خیر کجا سرعت گیرد
  • دقت در برزگداشت شخصِ حمایت‌شونده
  • انجام عمل خیر پیش از مرگ

اصول بخشش و احسان در کلام امیرالمؤمنین(ع)

اصل «بهترین خصلت‌‌ها»: «به‌راستى كه عطا و بخشش يا سلام، از نيكوترین خصلت‏هاست.»
اصل «ارزش و اعتبار انسان‌‌ها»: «به‌راستى كه قدر سؤال و ارزش آبرو، از قيمت عطا و بخشش بيشتر است. پس آنچه به سائل می‌‌دهيد، بسيار کوچک مشماريد؛ زيرا هرگز با قدر سؤال و خفّت و ذلّت آن برابرى نمى‌كند.»
اصل «نفی خودپرستی»: «احساني كه به فردى از مردم مى‌کنی، جز اين نيست كه نفس خود را به آن گرامى داشته‌اى و عِرض و آبروى خود را به‌وسيلة آن زينت داده‌‌اى. پس از آنچه نسبت به نفست انجام داده‏اى از غير خود تشكر طلب منما.»
اصل «صلاح و درستی در نیکوکاری»: «نيكوكارى، وضع مردمان (يا شخص نيكوكار) را به صلاح و درستى می‌آورد.»
اصل «نیکوکاری مشخصة دوراندیشان»: نيكوكارى، غنيمت شخص دورانديش است.»
اصل «پاداش نیکوکاری و سریع‌بودن آن»: «پاداش نیکوكارى، زودتر از كارهاى ديگر به انسان مى‏رسد.»
اصل «نفی از اسراف»: «اسراف در هر چيز مذموم و نكوهيده است، جز در كارهاى خير.»
اصل «برترین نیکوکاری»: «برترين نيكوكارى‏ها آن است كه به نيكان برسد.»
اصل «سرشت انسان‌‌ها»: «همانا سرشت مردمان نيكوكار بر انجام كار خير آفريده شده است و هر زمان بتوانند انجام می‌دهند.»
اصل «جامع‌ترین نیکوکاری»: «نیکوکاری، جامع كارهاى خیر است.»
اصل «بهترین نیکی‌ها»: «بهترين نيكى‏ها آن است كه به نيازمند برسد.»
اصل «وسیع‌بودن نیکی»: «كسى كه نيكى‏اش نزديك باشد، آوازه‏اش دور باشد (و به جاهاى دور برسد)» (محلاتی، ترجمة غررالحکم و دررالکلم، ج 1، ص 157).