جایگاه انفاق در قرآن و روایات

جایگاه انفاق در قرآن و روایات

الف) انفاق در قرآن

قرآن کریم افق‌‌های تازه‌ای فراروی نیکوکاران می‌‌گشاید تا مفاهیمی بدانها ارائه دهد که زمینه‌‌ساز تهذیب و پاکیزه‌نمودن دل‌‌هایشان گردد  و با  تجمیع رحمت و انجام وظیفة بندگی در برابر خدای عزّوجلّ، از اجر و پاداشی مضاعف بهره‌مندشان گرداند. تا زمانی که خداوند برای بنده‌‌اش خوبی می‌‌خواهد، نتیجه‌‌ای سرشارتر عاید او می‌‌گردد و از آن پس، پاداش کسانی را که بخواهد چند برابر می‌کند (انسان، آیات 8 و 9).

عناصر انفاق

بر اساس آیات قرآن، عناصر انفاق را می‌‌توان صورت زیر طبقه‌‌بندی کرد:
1. «مِمَّا رَزَقْناهُمْ‏»:
انفاق قانونی عمومى در جهان آفرينش و به‌ویژه در سازمان بدن هر موجود زنده است. قلب انسان تنها براى خود كار نمى‏كند، بلكه از آنچه دارد به تمام سلول‌ها انفاق مى‏كند. مغز و ريه و ساير دستگاه‌هاى بدن انسان، همه، از نتيجة كار خود دائماً انفاق مى‏كنند. اصولاً زندگى دسته‌جمعى، بدون انفاق مفهومى ندارد. انسان پرهيزکار نه تنها از اموال خود، بلكه از دانش، عقل، توانایی جسمانى و مقام و موقعيت اجتماعى و خلاصه از تمام سرمايه‌‏هاى خويش به آنانی كه نياز دارند مى‏بخشد، بى‌‌آنكه انتظار پاداش داشته باشد.
تعبير «مِمَّا رَزَقْناهُمْ»‏ (از آنچه به آن‌ها روزى داده‏‌‌ايم)، تعبيری وسيع است كه تمام سرمايه‏هاى مادى و معنوى را دربر مى‏گيرد. آنان نه‌‌تنها از اموالشان، بلكه از علم و دانش‌‌شان، از هوش و فكرشان، از موقعيت و نفوذشان و از تمام مواهبى كه در اختيار دارند در راه بندگان خدا، مضايقه نمى‏كنند
امام صادق(ع) در تفسير جملة «وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ يُنْفِقُونَ‏» فرمود: «مفهوم آن اين است که علوم و دانش‌‌هايى كه به آن‌ها تعليم داده‏ايم را نشر مى‏‌‌دهند و به نيازمندان مى‏آموزند.»
  • در انفاق بايد ميانه‌‌رو باشيم: «مِمَّا رَزَقْناهُمْ»؛ «مِمَّا» یعنی «مِن ما» و يكى از معانى «من»، «بعض» است؛ يعنى بعضى از آنچه روزى كرده‌ايم - نه همه را - انفاق مى‌‌كنند.
  • از هرچه خداوند عطا كرده (علم، آبرو، ثروت، هنر و...) به ديگران انفاق كنيم: «مِمَّا رَزَقْناهُمْ يُنْفِقُونَ». امام صادق(ع) مى‏فرمايد: از آنچه به آنان تعليم داده‏ايم، در جامعه نشر مى‏دهند.»
  • انفاق بايد از مال حلال باشد؛ چون خداوند رزق‏ هر كس را از حلال مقدّر مى‏كند: «رَزَقْناهُمْ».
  • آنچه داريم از خداست؛ مى‏توانيم بخشی از آن را انفاق كنيم. با انفاق‌كردن مغرور نشويم: «مِمَّا رَزَقْناهُمْ» (بقره، آیة 2).
فرموده مولایم علی، خیرالامور اوسطها                         افراط و تفریط آورد، بر اهل عالم هر بلا
راه سعادت بر همه، این‌جا مشخص می‌‌شود                    گردد گدایان پادشاه، از این حدیث مرتضی
اعجاز گردد زین سخن، گر بشنوی آداب آن                      در عرصه‌‌های بی‌هدف، هرگز مکن خود را فدا
بیهوده عمرت می‌‌رود، بر بادهای بی‌‌طرف                         چون عقدۀ آتشفشان، ریزد به سر سنگ جفا
تندی و کندی می‌‌زند، هر آدمی را بر زمین                        پس باید از مولا علی، خواهی دهد دستت عصا
این خوشه‌ها را جعفری، با عشق پیدا کرده است                     بشنو دوباره از علی، خیر الامور اوسطها
(محمدرضا جعفری)

 2. «تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ»:

﴿لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ شَيْ‏ءٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَليمٌ﴾
(آل‌عمران، آیة 92).
رسيدن به مقام نيكوكاران واقعى، شرايط زيادى دارد كه يكى از آن‌ها انفاق‌كردن از اموالى است كه انسان به آن‌ها علاقه دارد.
  • آنچه را خود دوست مى‏دارى انفاق كن، نه آنچه را كه بينوايان دوست مى‏دارند: «مِمَّا تُحِبُّونَ»، نه «ممّا يحبّون».
  • در انفاق نه افراط و نه تفريط، تنها بخشى از آنچه را دوست دارى، انفاق كن.
  • در انفاق، اصل كيفیت است، نه كمّیت: «مِمَّا تُحِبُّونَ».
  • يگانه راه رسيدن به مقام نيكوكاران، انفاق خالصانه از دارایی‌هایی که به آن‌ها علاقه‌مندیم.

3. «وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ شَيْ‏ءٍ»:

﴿لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ شَيْ‏ءٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَليمٌ﴾
 (آل‌عمران، آیة 92)،
 ﴿قُلْ إِنَّ رَبِّي يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ يَقْدِرُ لَهُ وَ ما أَنْفَقْتُمْ مِنْ شَيْ‏ءٍ فَهُوَ يُخْلِفُهُ وَ هُوَ خَيْرُ الرَّازِقينَ ﴾
(اسراء، آیة 39).
آنچه در راه خدا انفاق مى‏كنيد، كم يا زياد، از اموالی که دوستشان دارید یا دوستشان ندارید، خداوند از همة آن‌ها آگاه است و بنابراين هرگز گم نخواهد شد و چگونگى آن نيز بر او مخفى نخواهد ماند:
﴿وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ شَيْ‏ءٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ﴾.
  • مهم انفاق است، حتّى اگر اندك باشد: «وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ شَيْ‏ءٍ». آرى، يك برگ زرد روى آب، مى‏تواند كشتى صدها مورچه شود.
  • حال كه خداوند انفاق ما را مى‏بيند، چرا در كمّ و كيف آن كوتاهى كنيم.
  • بياييد بهترين‏ها را انفاق كنيم.
  • پیامبر(ص) فرمودند: «هر كه دوست دارد چيزى را پس آن را در راه خدا صرف كند، حق سبحانه در روز قيامت گويد كه بندگان در دنيا مكافات مي‌‌كردند ميان يكديگر به نيكويى، امروز من مكافات كنم تو را به بهشت.»
  • انفاق مهم است، نه مقدار انفاق: «ما أَنْفَقْتُمْ مِنْ شَيْ‏ءٍ».
  • انفاق، تنها با مال نيست. از هر نعمتى كه خدا به انسان داده است، مى‏توان انفاق كرد: «ما أَنْفَقْتُمْ مِنْ شَيْ‏ءٍ».
نکتة مهم: «وَ ما أَنْفَقْتُمْ‏» (و آنچه نفقه مي‌‌كنيد)، «مِنْ شَيْ‏ءٍ» (از چيزى كه شما راست در راه خدا)، «فَهُوَ» (پس خدا)، يُخْلِفُهُ‏» (عوض مي‌‌دهد آن‌‌را در دنيا به زيادتى نعمت يا ذخيره مي‌‌نهد براى آخرت).
انفاق‏ها جبران مى‌‌شود: «فَهُوَ يُخْلِفُهُ» و خداوند ضامن جبران است: «فَهُوَ يُخْلِفُهُ».
انفاق‏ها به بهترين صورت جبران مى‏شود: «خَيْرُ الرَّازِقِينَ».

4. «سِرًّا وَ عَلانِيَةً»: 

الف) انجام کار خیر، مهم‌تر از هر چیز:

انسان وقتی در شرایط و موقعیت کار خیر قرار گیرد، باید آن را انجام دهد. انسان خالص منتظر نمی‌‌ماند که چه اتفاقی برایش رخ می‌دهد، بلکه صرفاً می‌‌خواهد آن کار خیر انجام شود. به‌عبارتی، انجام کار برایش مهم است، نه موقعیت و شرایطی که در آن قرار گرفته است.

ب) روش‌‌های انفاق (آشکارا یا پنهان بودن):

 آیات فراوانی دربارة آشکارا یا پنهانی‌بودن انفاق بیان شده است. در این زمینه می‌‌توان به آیة 274 سورة بقره اشاره کرد. خداوند در این آیه می فرماید:
﴿الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ بِاللَّيْلِ وَ النَّهارِ سِرًّا وَ عَلانِيَة﴾.
ناگفته پيداست كه انتخاب روش‌‌هاى مختلف، براى رعايت شرائط بهتر هنگام انفاق است؛ يعنى انفاق‌كنندگان بايد در انفاق خود هنگام شب يا روز، پنهان يا آشكار، شرائط آن را در نظر بگیرند.
اگر خواستند آبروى انفاق‌شوندگان حفظ شود و خلوص بيشترى در کارشان باشد، انفاق پنهانی بهتر است؛ چون در آيه،‏ «سِرًّا» بر «عَلانِيَةً» مقدّم شده است (ابراهیم، 11 و فاطر، 29).
آنجا كه مصالح ديگرى، مانند تعظيم شعائر و تشويق و ترغيب ديگران در كار است، بهتر است انفاق به‌صورت آشکارا باشد. انفاق آشكار، سبب تربيت نسل وتشويق ديگران می‌‌شود. ازسویی، انفاق جنبة شخصى ندارد.

اصول اخلاقی انفاق

انفاق بايد فى‌‌سبيل‌‌اللَّه باشد و از ايمان سرچشمه بگيرد، نه این‌که به‌خاطر ريا و تظاهر باشد: ﴿يا أيُّهَا الَّذينَ امَنوا لا تُبْطِلوا صَدَقاتِكُمْ بِالْمَنِّ وَ الْأذى‏ كَالَّذى يُنْفِقُ مالَهُ رِئاءَ النّاسِ وَ لا يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْاخِرِ فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ صَفْوانٍ عَلَيْهِ تُرابٌ ... وَ مَثَلُ الَّذينَ يُنْفِقونَ أمَوالَهُمُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ وَ ثَثْبيتاً مِنْ أنْفُسِهِمْ كَمَثَلِ جَنَّةٍ بِرَبْوَةٍ﴾(بقره، آیات 264 و 265).
در انفاق نبايد زياده‌روى شود. مطابق دستور قرآن، در انفاق نه آنقدر باید ولخرجی کنیم که خودمان نیازمند شویم و نه آنقدر بسته باشیم که انفاق نکنیم: ﴿وَلاَ تَجْعَلْ يَدَكَ مَغْلُولَةً إِلَى عُنُقِكَ وَلاَ تَبْسُطْهَا كُلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُومًا مَّحْسُور﴾ (اسراء، آیة 29)، ﴿وَ الَّذينَ إذا أنْقَقوا لَمْ يُسْرِفوا وَ لَمْ يَقْتُروا وَ كانَ بَيْنَ ذلِكَ قَواما ﴾ (فرقان، آیة 67).
در انفاق بايد به جنبة اثربخشی و رعايت حكمت صدقه توجه کرد. پاية انفاق بايد عقل باشد، نه عاطفة‏ صرف. انفاق بايد حكيمانه و منطقى و از روى توجه به اثر و نتيجه باشد؛ تنها حُسن نيّت و اخلاص كافى نيست، حكمت و منطق و تعقّل هم لازم است.
استمرار انفاق، سبب رشد و تکامل انسان و رسیدن به پاداش الهی می‌‌شود. ستايش قرآن از كسانى است كه انفاق سيرۀ هميشگى آنان باشد: «يُنْفِقُونَ»، فعل مضارع است و بر استمرار دلالت دارد.
انسان‌‌هاى نيكوكار در پرتو نيكى‏هاي‌‌شان رشد معنوى پيدا مى‏كنند. اين افراد همچون بذرهاى پرثمرى هستند كه به هر طرف ريشه و شاخه مى‏گسترانند و همه‌جا را زير بال و پر خود مى‌‌‏گيرند. انفاق، تنها پاداش اخروى ندارد، بلكه سبب رشد وتكامل وجودى خود انسان مى‏گردد: ﴿مَثَلُ الَّذِينَ يُنْفِقُونَ﴾.
انفاق، زمانى ارزشمند است كه در راه خدا باشد: ﴿فِي سَبِيلِ اللَّهِ﴾. در اسلام، اقتصاد از اخلاق جدا نيست.
تشويق و وعدۀ پاداش، قوى‏ترين عامل حركت است؛ پاداش هفتصد برابر: ﴿وَ اللَّهُ يُضاعِفُ﴾. اگر انفاق مال، تا هفتصد برابر قابلیت رشد و نموّ دارد:
﴿كَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنابِلَ فِي كُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ﴾، پس حساب كسانى كه در راه خدا جان خود را انفاق مى‏كنند چه مى‏تواند باشد: ﴿وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلِيمٌ﴾.

انفاق چگونه باید صورت گیرد؟

در قرآن مجيد آيات فراوانى، به‌ویژه در سورة بقره، دربارة انفاق و بخشش در راه خدا آمده و براى اين كار پاداش‌‌ها و فضيلت‌‌هاى بزرگى بیان شده است. همين امر سبب مى‏شد كه دربارة جزئيات اين كار از پيامبر(ص) سؤال كنند و بدانند از چه چيزهايى و به چه كسانى انفاق كنند. امام سجاد(ع) در دعاى مكارم‏الاخلاق از خداوند مى‏خواهد كه او را در انفاق‌كردن هدايت كند. خداوند در به پیامبر(ص) مى‏فرمايد: «از تو سؤال مى‏كنند چه چيز را انفاق كنند»: ﴿يَسْئَلُونَكَ ما ذا يُنْفِقُونَ﴾‏. سپس مى‏افزايد: «بگو هر خير و نيكى (و هرگونه سرماية سودمند مادى و معنوى) كه انفاق مى‏‌‌كنيد بايد براى پدر و مادر و نزديكان و يتيمان و مستمندان و واماندگان در راه خدا باشد»:
﴿ قُلْ ما أَنْفَقْتُمْ مِنْ خَيْرٍ فَلِلْوالِدَيْنِ وَ الْأَقْرَبِينَ وَ الْيَتامى‏ وَ الْمَساكِينِ وَ ابْنِ السَّبِيلِ﴾
(بقره، آیة 272)
نکتة  بسیار مهم این است که لزومى ندارد تظاهر كنيد و مردم را از كار خويش آگاه نمایید؛ چه بهتر كه براى اخلاص بيشتر، انفاق‌‌هاى خود را پنهان سازيد، زيرا كسى كه پاداش مى‌‌‏دهد از همه‌چيز باخبر است و كسى كه جزا به‌دست اوست، حساب همه نزد اوست. جملة ﴿وَ ما تَفْعَلُوا مِنْ خَيْرٍ﴾، معنایى وسيع دارد و تمام اعمال خير را شامل مى‏شود، نه فقط انفاق در راه خدا را. خداوند هر كار نيكى را مى‏‌‌داند، می‌‌بيند و پاداش خير مى‏دهد.
  • مال و دارايى دنيا در دست افراد باايمان، مایۀ خير است: ﴿من خير﴾.
  • انفاق، شامل كارهاى كوچك و بزرگ مى‏شود: ﴿من خير﴾.
  • انفاق بايد از چيزهاى خوب و مرغوب باشد: ﴿من خير﴾.
  • انفاق، تنها در امور مالى نيست، هر نفع و بهره‏اى را در برمی‌‌گيرد: ﴿من خير﴾.
  • بهترين کسان برای انفاق، والدين و بستگان هستند: ﴿فَلِلْوالِدَيْنِ وَ الْأَقْرَبِينَ﴾.
  • انفاق به خويشان، ماية استحكام پيوندهاى خانوادگى و انفاق به ديگران، سبب جبران كمبودهاى مالى و عاطفى نيازمندان و برطرف نمودن اختلاف طبقاتى است: ﴿فَلِلْوالِدَيْنِ وَ الْأَقْرَبِينَ وَ الْيَتامى‏ وَ الْمَساكِينِ وَ ابْنِ السَّبِيلِ﴾.
  • عمل صالح، هرگز ضايع نمى‏شود؛ خواه آشكار صورت گيرد، خواه مخفيانه؛ خواه كم باشد، خواه زياد: ﴿فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ﴾.
  • ايمان به آگاهى خداوند از عمل ما، بهترين مشوّق است: ﴿فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ﴾.

انگیزة انفاق: معاد و قیامت

اگر انسان، مرگ و قيامت را باور كند، آسان و راحت انفاق خواهد کرد. قرآن، چندين‌بار براى ايجاد انگيزة انفاق، مسئلة معاد و قيامت را مطرح كرده است. ازجمله در سورة بقره، آية 254 مى‏فرمايد:
﴿أَنْفِقُوا مِمَّا رَزَقْناكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ يَوْمٌ لا بَيْعٌ فِيهِ وَ لا خُلَّةٌ وَ لا شَفاعَةٌ﴾
«از آنچه به شما داده‏ايم، پيش از آن كه قيامت فرارسد كه دوستى و دادوستد و شفاعتى در كار نيست، انفاق كنيد.»
 «مِمَّا رَزَقْناكُمْ»، بيانگر اين حقيقت است كه همة اينها از ناحية خداوند است و «چند روزى اين امانت نزد ماست». بنابراين، بخل‌ورزيدن بی‌معناست.

شرایط انفاق

خداوند می‌‌فرماید: «کسانى که اموال خود را در راه خدا انفاق می‌‌کنند، سپس به‌دنبال انفاقى که کرده‌‌اند، منّت نمی‌‌گذارند و آزارى نمی‌‌رسانند، پاداش آن‌‌ها نزد پروردگارشان است. علاوه بر این، نه ترسى بر آن‌هاست و نه غمگین می‌‌شوند.» از این آیه به‌خوبى استفاده می‌‌شود که انفاق در راه خدا درصورتى در پیشگاه پروردگار پذیرفته می‌‌شود که منّت یا رفتاری که موجب آزار و رنجش نیازمندان است، به‌دنبال آن نباشد. بنابراین، کسانى که در راه خداوند بذل مال می‌‌کنند ولى به‌دنبال آن منّت می‌‌گذارند یا کارى که موجب آزار و رنجش است انجام می‌دهند، درحقیقت با این عمل ناپسند، اجر و پاداش خود را از بین می‌‌برند.

انفاق در سورة هل اتی

1. خیربودن؛ بدون محدودیت زمان و مکان: ﴿یُطْعِمُونَ الطَّعَامَ﴾.

امام علی(ع) و حضرت فاطمه(س) از طعامی که در اختیار داشتند، انفاق کردند.
انسان برای انجام کار خیر نباید حتماً پول‌‌دار باشد یا چیز فوق‌العاده‌‌ای برای انفاق داشته باشد، بلکه می‌‌تواند با استفاده از امکاناتی که در اختیار دارد به انجام کار خیر مبادرت ورزد.

2. دوست‌داشتن مالی که انفاق می‌کند: ﴿وَيُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ﴾.

امام علی(ع) و حضرت فاطمه(س) طعامی را که دوست داشتند به فقیر و اسیر دادند.
ملاک، دوست‌داشتن مالی است که می‌تواند انفاق کرد، نه زیادی یا کمی مال.

3. رضای خداوند، بدون انتظار تقدیر و تشکر از دیگران: ﴿لِوَجْهِ اللَّهِ﴾.

امام علی(ع) و حضرت فاطمه(س) طعام را فقط و فقط برای رضای خدا به یتیم دادند.
امروزه انسان‌‌هایی کار خیر انجام می‌‌دهند، انتظار دارند از آن‌‌ها به‌نحو احسن تقدیر و تشکر شود و هر جا حاضر می‌‌شوند، احترام شوند.

4. انفاق نه برای دلسوزی، بلکه برای رضای خدا: ﴿لِوَجْهِ اللَّهِ﴾.

طعامی را که امام علی(ع) و حضرت فاطمه(س) به یتیم دادند، صرفاً برای رضای خدا بود، نه از سر دلسوزی یا جلب توجه. امام علی(ع) و حضرت فاطمه(س) بر این نکته تأکید دارند که طعام را فقط برای رضای خدا می‌‌دهند.
گاه کمک به افراد نیازمند صرفاً برای رفع نگرانی و دلسوزی و آسودگی است؛ درحالی‌که هدف انفاق‌‌کننده از انفاق باید صرفاً رضایت خداباشد.

5. انفاق، بدون هیچ انتظاری: ﴿إِنَّمَا نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِيدُ مِنكُمْ جَزَاء وَلَا شُكُورًا﴾.

در این‌جا ضمیر «كُمْ» به طعام بازمی‌‌گردد. امام علی(ع) و حضرت فاطمه(س) می‌فرمایند ما این طعام را برای رضای خدا به شما می‌‌دهیم و از شما هیچ‌‌گونه تشکر و جزایی نمی‌‌خواهیم. آن‌ها منتظر نبودند که از آنان  تشکر و تقدیر شود، بلکه معتقد بودند برای خدا این کار را انجام می‌دهند.
خیلی وقت‌ها کار خیر را می‌‌کنیم ولی منتظریم که  فرد حمایت شده از ما تشکر کند؛ درحالی‌که اگر برای خدا انجام داده باشیم نباید منتظر هیچ‌‌گونه تشکری از آنان باشیم.

6. انفاق خالصانه؛ تبلیغ الهی: ﴿انَّمَا﴾.

حضرت علی(ع) ادعایی برای طعام دادن به مسکین نداشت، بلکه فقط برای رضای خدا این‌‌کار را انجام داد و خداوند عمل ایشان را تبلیغ کردکه  تبلیغی دائمی و همیشگی است.
اگر انسان خالصانه برای خدا کار کند، خداوند کارش را تبلیغ می‌‌کند و او را در بین همگان عزیز می‌گرداند. شهدای کربلا هفتاد و دو تن بودند که صرفاً برای رضای خدا و اعتلای کلمة توحید و احیای دین اسلام به شهادت رسیدند و خداوند آنان  را تبلیغ کرد و تمامی اتفاقات رخ‌داده را بدون هیچ کم‌وکاستی به گوش همگان رساند.

فوائد انفاق

  • مانع هلاکت اجتماع است: بقره، آیة 195.
  • سبب زیادی مال می‌‌شود: بقره، آیة 261.
  • سبب جایگزینی مال می‌‌شود: سبا، آیة 39.
  • روح فداکاری در انسان ایجاد می‌‌کند: بقره، آیة 272.
  • باعث آمرزش گناهان و فزونی مال است: بقره، آیة 268.
  • خداوند به انفاق انسان‌‌ها آگاه است: آل‌عمران، آیة 92.
  • آنچه در راه خداوند انفاق شده، پس داده می‌‌شود: انفال، آیة 60.
  • باعث تقرّب به خداوند است: توبه، آیة 99.
  • انفاق نزد پروردگار ثبت می‌‌شود: توبه، آیة 121.
  • نفس را تزکیه می‌‌کند: توبه، آیة 103.

ب) انفاق در احادیث

کمک‌‌های مردمی در فرهنگ اسلام، اهمیتی والا دارد. نه تنها کمک به نیازمندان، بلکه هرگونه کمک به کارهای خیر و فعالیت‌‌های مثبت اجتماعی، اعم از ساختن مدرسه، درمانگاه، جاده، مراکز فرهنگی، مساجد و مانند آن‌ها، در مفهوم انفاق فی سبیل‌الله مندرج است. انفاق از بهترین اعمال محسوب می‌‌شود و سرچشمة انواع برکات و آثار معنوی و مادی در دنیا و آخرت است.کافی است به روایات زیر که نمونه‌‌ای از بسیار است توجه کنیم.
بزرگ‌ترین نعمت: امام علی(ع): «به‌راستى كه هزينه كردن اين مال در راه اطاعت خدا، بزرگ‌ترين نعمت است و خرج كردن آن در راه معاصى او، بزرگ‌ترين محنت (رنج)» (غررالحکم و دررالکلم، شرح جمال‌الدین خوانساری، ج 2، ص 489، ح 3392)  .
خوشبخت‌ترین مردم: امام على(ع): «خوشا كسى كه زيادى مال خويش را انفاق كند و جلوى زياده‌‌خواهی خود را بگيرد» (بحارالانوار، ج 96، ص 117، ح 9).
 حضرت علی(ع) در روایت دیگری می‌‌فرماید: «خوشا آن‌كه خود را متواضع انگاشت و درآمدى (عملى) پاك و نهادى سالم و شايسته و اخلاقى نيكو يافت و زيادى مال و ثروتش را انفاق كرد و زبانش را از زياده‌‌گويى نگه داشت» (نهج‌البلاغه، حکمت 123).
ثواب انفاق: پيامبر خدا(ص): «هر كه يك درهم در راه خدا بدهد، خداوند براي او هفتصد ثواب می‌نويسد» (شیخ طوسي، الأمالي، ص 183 ، ح 306).
اثر انفاق در قیامت: پيامبر خدا(ص): «سرزمين قيامت سراسر (گرما) آتش است، مگر سايه مؤمن؛ زيرا صدقه‌اش بر او سايه مى‌‌افكند» (الکافی، ج 4، ص 3، ح 6).
ملعون‌‌ترین فرد: امام صادق(ع): «ملعون است، ملعون، كسى كه خداوند مالى به او ببخشد و او از آن مال صدقه‌اى ندهد» (بحارالانوار، ج 96، ص 133، ح 67).